تاثیر نماز در کار
ارزش یک انسان به معنویت و عبادت اوست، در حدیثى رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: مسلمان بى نماز بى ارزش است. این حدیث، به ما مى آموزد که نماز به انسان ارزش مىدهد و او را بالا مى برد و به جایى مى رساند که همه ى مردم خواهان او هستند؛ چون که یک نمازگزار واقعى مورد اعتماد همه است، اهل خیانت نیست، نمازگزار اهل کار است، و مى داند اگر مى خواهد نماز او را به معراج ببرد، باید به کار اهتمام بورزد و از کار کم نگذارد و دزدى نکند، و با تلاش دنبال معاش زندگى براى اهل خانواده برود، با این دید تولید جامعه بالا مى رود.
ذکر «بسم الله الرحمن الرحیم و صلوات» در محیط کار
در حدیثى امام حسن عسکرى علیهالسلام مىفرماید: گفتن بسم الله یارى خواستن از خدا در همهى کارهاست. (1)
امام حسن مجتبى علیهالسلام فرمود:
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: هر کجا که باشید بر من صلوات بفرستید که صلوات شما به من مىرسد. (2)
ذکر در هنگام کار
ذکر خداست که دلها را آرام، قلبها را شفا، سینهها را صیقل، دردها را درمان، روانها را سلامت، و به عقلها نورانیت مىبخشد.
امام صادق علیهالسلام فرمودهاند: در آن مکان که ذکر خدا گفته شود سه فایده وجود دارد:
1- برکتش فزون مىشود.
2- فرشتگان در آن درآیند.
3- شیاطین از آن دورى گزینند.
4- براى اهل آسمان بدرخشد، چنان که ستارههاى فروزان براى اهل زمین مىدرخشد.
حیف است چندین ساعت از روز که مشغول کار هستید از ذکر خدا غافل باشید؛ چه بخواهید و چه نخواهید ساعت کار تمام مىشود، پس چه زیباست که با ذکر خدا، هم ارزش خود و هم ارزش کار و تولید را بالا ببرید.
با این کار هم مال با برکت و هم عمر با برکت نصیب شما مىشود و راه سیر و سلوک را نیز پیدا مىکنید.
- ذکرهاى ایام هفته:
شنبه: یا رب العالمین؛ اى پروردگار جهانیان
یکشنبه: یا ذالجلال و الاکرام؛ اى صاحب جلال و اکرام
دوشنبه: یا قاضى الحاجات؛ اى برآرندهى حاجات
سهشنبه: یا أرحم الراحمین؛ اى بخشندهترین بخشندگان
چهارشنبه: یا حى یا قیوم؛ اى زنده، اى پاینده
پنجشنبه: لا اله الا الله الملک الحق المبین؛ نیست معبود حقى جز خداى پادشاه حق آشکار
جمعه: اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم
خدایا، رحمت فرست بر محمد و آل محمد و فرج آنها را زود برسان. (3)
پی نوشته ها :
1-ثواب بسم الله، ص 32.
2- ذکرهاى مستحبى، ص 125.
3- تأثیر نماز در کار، عباس عزیزى، ص 49-51.
نماز، کارستان است
اگر مردم جامعهاى؛ چنین پندارند که نماز کار نیست یا کارى زاینده و سودآور نیست و در نتیجه آن را از اول وقت آن به تأخیر افکنند و در اوقات فراغت خود بگزارند، در حق نماز ستم کردهاند.
نماز، خود نوعى کار است و مهمترین کار است. هم کار قلبى است و هم کار قالبى، و هم زاینده و سودآور. اگر به فضائل، اسرار، حکمتها و آثار نیکو و فراوان نماز توجه کنیم، مىفهمیم که نماز کارى بزرگ و سودمند است.
امر خطیرى که خداى تعالى، آن را در قرآن کریم، در صدر فهرست جاى داده است و بیشترین اهمیت و ارزش را براى آن قائل شده است. نه تنها قرآن دربارهاش سفارش و تأکید بسیار کرده است که در اخبار و سیرهى پیغمبر اکرم و خاندانش، صلوات الله علیهم، نیز دربارهاش سخنها رفته است و ارائه الگو شده است. افزون بر این، تأثیر مثبت و سازندهى آن را در تنظیم، اصلاح و تصحیح اعمال دیگر مشاهده مىکنیم؛ در مثل نماز انسان را به خلوص ورزى عادت مىدهد و به تعبیر امام صادق (علیهالسلام) خانه و پایگاه اخلاص است و آن را به دیگر اعمال صادر مىکند و به همان نسبت از کار زشت باز مىدارد به کار نیک وامىدارد. چنین امرى چگونه کارى زاینده و سودآور شمرده نمىشود؟! نمازى که درس وقتشناسى و تنظیم امور زندگى مىدهد، چرا نباید در اول وقت خود خوانده شود؟! نماز نه تنها یک کار مهم است که کارستان است و مادر تمامى خلق و خوها و صفات و اعمال نیک مىباشد و دربردارندهى خیر دنیا و آخرت است.
بى وجه نیست که در دورهى شاه اردشیر بابکان، کتابى مشتمل بر حکمت و حقایق ایزدشناسى و خداپرستى مىنویسند و نام «کارستان» بر آن مىگذارند.
و بىجهت نیست که پیر ما گفت: «به نماز نگویید کار دارم، به کار بگویید، وقت نماز است».
به یاد دارم که در نیمروزى بانگ نماز شنیده مىشد و مرحوم آقا شیخ محمدرضا راشدى که گورش به باران رحمت حق عنبرآگین باد، هنوز چوبى را با تیشهاى مىتراشید و چون تیشه انگشت وى را خست، گفت: «بر کسى که به هنگام بانگ نماز، کار دیگرى کند، حق است که دستش به زیر تیشه رود».
امام على علیهالسلام فرمودند:
«لَا یَتْرُکُ النَّاسُ شَیْئاً مِنْ أَمْرِ دِینِهِمْ لِاسْتِصْلَاحِ دُنْیَاهُمْ إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مَا هُوَ أَضَرُّ مِنْه؛ (1)
مردم چیزى از کار دینشان را براى بدست آوردن سود دنیاى خود از دست نمىدهند مگر آن که خدا چیزى را برایشان پیش مىآورد که زیانش بیش از آن سود است.»
پیشوایان و پیشینیان ما چنین بودند. پروردگارا! به ما نیز توفیق نماز اول وقت عطا فرما. (2)
پی نوشته ها :
1- نهجالبلاغه، حکمت 103.
2- نمازشناسى، ج 1، حسن راشدى، ص 162-163.
مقدم داشتن نماز بر کار
کلام شهید رجایى چه قدر زیباست که فرمود: «به کار بگویید نماز دارم، به نماز نگویید کار دارم!» در این کلام دو نکته وجود دارد:
1- کار تمام شدنى نیست، اگر جلوى کار را نگیریم و فقط به فکر کار باشیم، در شبانه روز پیوسته باید کار کنیم، انسان همانطور که به فکر معاش خود است باید به فکر غذاى معنوى جسم خود نیز باشد. انسان وقتى صداى اذان را شنید باید دست از کار بکشد، سخن خدا را گوش کند، لبیک بگوید، با جرأت به هر کارى مشغول بود دست بکشد و به کار بگوید نماز دارم.
2- احترام به نماز بگذاریم، مقام نماز را حفظ کنیم، حرف خدا را نادیده نگیریم، ارزش نماز را پایینتر از کار قرار ندهیم. نماز هم در دنیا و هم در برزخ و هم در قیامت به درد انسان مىخورد و به فریاد انسان مىرسد، در سه عالم پناهگاه انسان است، ولى کار فقط در این دنیا کاربرد دارد و این نماز است که به کار ارزش مىدهد، نه کار به نماز. دل نماز را نشکنیم، وفادار به نماز باشیم.
نماز را دوست خوب خود بدانیم، و به دوست خود جفا نکنیم، و به دوست خود هنگام شنیدن صداى اذان نه نگوییم، به نماز نگوییم کار داریم، این نه گفتن را سعى کنیم از بین ببریم چون که شیطان به ما مىگوید به نماز نه بگوییم، شیطان هنگام فرارسیدن وقت نماز، ارزش کار را در برابر چشمان ما زینت مىدهد و کارى مىکند که ما به نماز بگوییم کار داریم.
عمل کردن به این سیره، تمرین و همت مىخواهد و ما مىتوانیم معصومین علیهمالسلام و علماى ربانى را الگوى خود قرار دهیم، آنها در حال جنگ و در حالى که مشغول مطالعه و کارهاى مهم بودند دست از کار کشیده، به سمت نماز رفتند. (1)
1- تأثیر نماز در کار، عباس عزیزى، ص 98-99.
رها کردن نماز و کار
نمازگزار وقتى وضو گرفت و مشغول نماز شد بدون دلیل نمىتواند نماز را بشکند و هر گاه دلش بخواهد نماز را رها کند اجازه ندارد، حتى زمانى که در نماز شک کرد راه حلهایى براى او بیان شده است.
این احکام به ما آموزش مىدهد که در همهى امور، کارهایمان را با تمام وجود به اتمام برسانیم، نصفه و نیمه کارها را رها نکنیم و برویم و بعدا بیاییم سر کار، حالا هر شغلى باشد معلم سر کلاس، راننده در حین رانندگى، کارگر در کارها، شاگرد در بازار و...
اگر کسى این کار را بکند چند آفت دارد:
1- انگیزهى او از کار گرفته مىشود.
2- باعث سست شدن دیگران مىشود.
3- تولید کاهش پیدا مىکند.
4- بىنظمى در کارخانه به وجود مىآید.
5- اقتصاد فلج مىشود.
6- جلوى رشد تولید را مىگیرد. (1)
1- تأثیر نماز در کار، عباس عزیزى، ص 96-97.
کار، بعد از نماز صبح
یکى از رموز موفقیت انسانها چه در بعد مادى و چه در بعد معنوى سحرخیزى است. معمولا افرادى که اهتمام به صبح خیزى جهت انجام کار و تلاش دارند، افراد موفقى هستند.
امام صادق علیهالسلام فرمودند:
«إِذَا غَدَوْتَ فِی حَاجَتِکَ بَعْدَ أَنْ تُصَلِّیَ الْغَدَاةَ بَعْدَ التَّشَهُّدِ فَقُلِ اللَّهُمَّ إِنِّی غَدَوْتُ أَلْتَمِسُ مِنْ فَضْلِکَ کَمَا أَمَرْتَنِی فَارْزُقْنِی مِنْ فَضْلِکَ رِزْقاً حَلَالًا طَیِّباً وَ أَعْطِنِی فِیمَا تَرْزُقُنِی الْعَافِیَةَ تَقُولُ ذَلِکَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ؛ (1)
زمانى که خواستى به طرف کار بروى، بعد از این که نماز صبح را به جاى آورده و تشهد را خواندى، بگو: خدایا، در صبح زود به طرف کار مىروم همانطور که دستور دادى و از فضل تو کمک و مدد مىجویم، پس از فضل خود به من روزى حلال و طیب عنایت فرما و در این روزی عافیت و صحت نصیب گردان. و این مطلب را سه دفعه تکرار نمایید.»
در حدیثى آمده است: روزى رسول خدا صلى الله علیه و آله با اصحابشان نشسته بودند، که نگاهشان به جوان نیرومندى افتاد که صبح زود به دنبال کار مىرفت، یاران پیامبر صلى الله علیه و آله گفتند: اى کاش جوانى و نیرویش در راه خدا بود.
پیامبر صلى الله علیه و آله این چنین اصحابشان را به ارزش کار و تلاش، واقف نمودند که: این را نگویید:
«ان کان یسعى على نفسه لیکفها عن المسألة و یغنیها عن الناس فهو فى سبیل الله؛ (2)
اگر این جوان براى رفع نیاز خود کار مىکند تا دست نیاز به سوى مردم دراز نکند و بىنیاز از مردم باشد پس او در راه خدا است.» (3)
پی نوشته ها :
1- بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج92، ص 293.
2- محجة البیضاء، ج 3، ص 140.
3- تأثیر نماز در کار، عباس عزیزى، ص 89-92.
نماز و کار مانع فحشاء و منکر
کار انسان را از فحشا و منکر بازمىدارد امروزه به اثبات رسیده است که بیکارى از مهمترین عوامل جرم و جنایت و انواع مفاسد فردى خانوادگى و اجتماعى به حساب مىآید.
اگر جوانى مشغول کار باشد دیگر فرصت ندارد دنبال فحشا و منکرات برود، شأن یک کارگر و خستگى کار به او اجازه نمىدهد که به سمت منکرات برود. ذکر خداوند بعد از نماز و به یاد او بودن سبب مىشود نمازگزار در محیط کار (بعد از نماز) به کار ناشایست دست نزند.
امروز کارگران عزیز با نماز و کار و تلاش مىتوانند در محیط کار با آرامش معنوى، روند تولید را بالا ببرند و روند اقتصاد سالم را در جامعه نشر دهند.
در سورهى معارج به سه نمونه از رذایل اخلاقى در وجود انسانها اشاره شده: حرص، جزع، بخل.
«إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً وَ إِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً إِلَّا الْمُصَلِّین؛ (1)
انسان حریص و کم طاقت آفریده شده است؛ هنگامى که بدى به او رسد بىتابى مىکند، و هنگامى که خوبى به او رسد مانع دیگران مىشود، مگر نمازگزاران.»
این هلوع بودن، جزوع بودن، بى قرار بودن، مانع خیر بودن، خیر و برکات را براى خود خواستن، خیر را توسعه ندادن، شرح صدر نداشتن، جزع را تحمل نکردن، و خیر را براى دیگران طلب نکردن؛ اینها جزو رذایل اخلاقى است که هر بخشى براى خود آثار سوء آن بخش را دارد، بخشى مربوط به تورم و احتکار و گرانى، تطفیف و کمفروشى، و بخشى هم در مسائل سیاسى است که اگر یک حادثهى تلخى پیش بیاید، به گروههاى دیگر وابسته مىشود، جزع مىکند. بىصبرى نشان مىدهد. چنانچه همهى اینها تحلیل گردد، تمامى رذایل اخلاقى و اجتماعى مانند آن، از آن استنباط مىشود. فرمود انسان طبیعتا این چنین است، گرچه فطرتا موحد است، فطرت انسان البته حق خواه و حق طلب است. پس طبع انسان در برابر شداید جزع مىکند و اگر خیرى به او رسید سعى مىکند انحصار طلب باشد (بخل بورزد) و به دیگران ندهد. این رذایل طبع انسان است و نه فطرت انسان. فطرت انسان بر توحید است، ولى طبیعت انسان بر پلیدى و رجس و آلودگى است. آنچه را که مربوط به فطرت است انبیاء احیاء مىکنند، و آنچه که مربوط به طبیعت است آلودگى است که باید آن را پاکسازى کرد. خلاصه، اگر رنج و شرى به انسان برسد جزع و بىتابى مىکند. صبر را از دست مىدهد و اگر خیرى به او برسد سعى مىکند که به دیگران نرساند و مناع خیر باشد.
اما نمازگزاران طبیعت را کوبیدند و فطرت را احیا کردند. خاصیت نماز احیاى فطرت است. نمازگزار کسى است که طبیعت سرکش را رام کند. نمازگزار در شداید جزع نمىکند و چنانچه خیرى به او رسید، منع نمىکند و به دیگران مىرساند. این رذایل اخلاقى که در جنبهى طبیعى هر انسانى مشهود است، تنها عامل تنزیه و تطهیرش، همان نماز است: «... إلّا المُصلّین». استثناء از انسان هلوع است، و اگر از میان همهى امتیازات مؤمنینى که در آیات بعد ذکر مىشود، نماز را اختصاص به ذکر داد، براى این بود که شرافت نماز را رسانیده و بفهماند که نماز مهمترین اعمال است.
علاوه بر اینکه نماز اثر روشنى در دفع رذیلهى هلع مذموم دارد، چون در آیهى «إنّ الصّلوة تَنهى عَنِ الفَحشاء و المُنکَر» (2) نماز را بازدارنده از هر فحشاء و منکر دانسته و طبعا نمازگزاران از این رذایل محفوظند، و معلوم مىشود نماز است که انسان را از این رذایل محفوظ و تطهیر مىکند.
بنابراین تطهیر انسان از همین نماز خواهد بود، زیرا نماز بسیارى از فضایل را براى انسان تحصیل و بسیارى از رذایل را برطرف مىکند.
امیرالمؤمنین علیهالسلام در «نهجالبلاغه» از رسولالله صلى الله علیه و آله نقل فرموده است که آن حضرت فرمود: «من در تعجبم از کسى که چشمهاى بر درب منزل اوست و شبانه روزى پنج بار در آن چشمه شست و شو مىکند، با این وجود آلوده است.»
نماز کوثرى است که انسان را تطهیر مىکند. قهرا اگر ما از نماز این طهارت را در خود احساس نکردیم، باید بپذیریم که آن نماز واقعى را نخواندهایم. ممکن است نمازمان صحیح باشد، لیکن مقبول نیست، زیرا آن نمازى مقبول است که روح انسان را تطهیر کند و با انسان سخن گوید و او را مژده دهد.
نمازگزار از هر چیزى که مانع کمال نماز مىشود، باید اجتناب ورزد، و نفس خود را از آن تطهیر کند. اگر نمازگزار چندین نماز بخواند، ولى این موانع را نتواند براندازد، از نماز خود لذت نمىبرد و نماز خود را ضایع مىکند.
در این مورد حضرت امام قدس سره مىفرماید:
«سزاوار است نمازگزار کوشش کند که موانع قبول (کمال) تمام را از خودش دور نماید، مانند خودپسندى، حسد، تکبر، غیبت، و ندادن زکات و سایر حقوق واجب که مانع قبول (کمال) نماز مىباشند.» (3)
صاحب عروة الوثقى رحمه الله مىفرماید: «لازم است نمازگزار از همهى گناهان دورى کند، زیرا خداوند در قرآن مىفرماید:
«إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ؛
همانا خداوند از افراد پرهیزگار مىپذیرد.»
نماز و کار مانع گناهان
کار هم گناهان انسان را از بین مىبرد، کارگرى که خالصانه در طول روز زحمت مىکشد و عرق مىریزد، همین عرق کار گناهان او را پاک مىکند؛ چونکه خداوند به کارگر زحمتکش توجه خاص دارد و دوست ندارد از بندگان خود که تلاش مىکنند و عرق مىریزند گناه همراه آنها باشد، خداوند ستار العیوب است، روز قیامت گناهان بندگانش را حتى به پیامبراش هم نشان نمىدهد. خداوند دوست دارد همه بهشتى شوند.
ارزش کار در قیامت
قطب راوندى در دعوات از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل نموده است:
«إِنَّهُ لَیَأْتِی عَلَى الرَّجُلِ مِنْکُمْ لَا یُکْتَبُ عَلَیْهِ سَیِّئَتُهُ وَ ذَلِکَ أَنَّهُ مُبْتَلًى بِهَمِّ الْمَعَاشِ؛ (4)
حضرت فرمودند: روز قیامت مردى از شما را که هیچ گناهى بر او نوشته نشده است مىآورند و آن به خاطر این است که در دنیا جهت کسب روزى حلال سختى کشیده است.»
کار پوشاننده گناهان
در روایتى از پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلم نقل شده است که: بعضى از گناهان هستند که فقط رنج و سختى در جهت کسب مخارج زندگى آنها را از بین مىبرد و سبب بخشیده شدنشان مىگردد.
«عن رسولالله صلى الله علیه و آله انه قال: إِنَّ مِنَ الذُّنُوبِ ذُنُوباً لَا یُکَفِّرُهَا صَلَاةٌ وَ لَا صَدَقَةٌ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ ص فَمَا یُکَفِّرُهَا قَالَ الْهُمُومُ فِی طَلَبِ الْمَعِیشَةِ؛ (5)
از رسول خدا صلى الله علیه و آله روایت شده که آن حضرت فرمود: همانا در بین گناهان، گناهانى هستند که به وسیلهى نماز و روزه از بین نمىروند.
عرض شد: یا رسولالله، پس چه چیزى آن گناهان را پاک مىکند؟
حضرت صلى الله علیه و آله و سلم فرمودند: ناراحتىها و سختىهایى که انسان در جهت کسب مخارج زندگى مىکشد.»
پی نوشته ها :
1- سورهى معارج، آیات 19 تا 22.
2- سوره مبارکه عنکبوت، آیه 45.
3- تحریر الوسیله، ج 1، ص 155.
4- بحار الأنوار (چاپ بیروت)، ج100، ص 12.
5- بحار الأنوار (چاپ بیروت)، ج70، ص 157.
با وضو بودن هنگام کار
گناهان انسان درونى و بیرونى است. گناهان بیرونى گناهانى هستند که به وسیله اعضاء و جوارح انسان انجام مىگیرد، از قبیل: چشم چرانى، غیبت، تهمت، شهادت به ناحق و تجاوز به حقوق دیگران و کم کار کردن، خسارت زدن، از آنجایى که این گناهان به وسیلهى اعضاء و جوارح ظاهرى انسان صورت مىگیرد؛ لذا نمازگزار براى اقامهى نماز باید وضو بسازد.
شستن صورت به این معنا است که هر گناهى که با چشم و گوش و زبان مرتکب شدهایم را پاک سازیم.
شستن دست راست و چپ به خاطر این است که از گناهى که به وسیلهى دو دست انجام دادهایم (خسارت به کار) طلب بخشش نماییم.
مسح سر براى گناهان فکرى و مسح پا براى طلب مغفرت از گناهان قدمى است.
بنابراین نمازگزار به وسیلهى وضو پاک و مطهر مىشود و آنگاه دست نیاز به سوى خالق بىنیاز دراز مىکند.
کارگران عزیز چه اشکالى دارد با وضو وارد کارخانه شوید و در طول روز با وضو باشید، هم خودتان معطر مىشوید و هم فضاى کارخانه نورانى مىشود و آن تولید هر چیزى که باشد با ارزش و با برکت مىشود.
همیشه با وضو بودن سخت نیست.
وضو گرفتن زمانی زیادى نمىخواهد، اگر عادت کنید و همت کنید مرتب با وضو باشید ثواب فراوانى عاید شما مىشود.
با وضو بودن چند فایده دربر دارد:
1- نورانى مىشوید.
2- کار باارزش مىشود.
3- تولید با برکت مىشود.
4- در حال عبادت محسوب مىشوید.
5- ثواب براى شما نوشته مىشود.
6- مىتوانید قرآن و ذکر بر زبان جارى کنید.
7- مانع شیطان مىشود.
8- مانع گناهان مىشود.
9- اگر با وضو از دنیا بروید، شهید محسوب مىشوید.
10- عمر با برکت مىشود. (1)
1- تأثیر نماز در کار، عباس عزیزى، ص 46-49.
تأثیر نماز صبح براى پیشرفت کار
وقتى یک کارگر نماز صبح را خواند و به محل کارش آمد خدا را به خاطر دارد و از کارش نمىزند و آن را با دقت کامل انجام مىدهد، این نماز انسان را پاک و سالم نگه مىدارد تا نماز ظهر و عصر قطعا این نماز به کارش زینت مىدهد، و هم کارش مقدس مىشود و هم حقوقش؛ ولى اگر نماز صبح را نخواند و به محل کار برود، هم به خودش و هم به خانوادهى خود و هم به کار ظلم نموده است. (1)
نماز صبح و کار
هر روز صبح که بیدار مىشوید قبل از آن که به کارى بپردازید، با بدنى پاک و پاکیزه نزد پروردگارتان حاضر مىشوید، نزد خداوند به بندگى خودتان اقرار مىکنید و از او یارى مىطلبید، و از لحاظ روحى خود را تقویت مىکنید، و با نماز به خود آرامش مىدهید، و با روحیهى شاداب به سمت کار مىروید. با نور نماز به سمت تلاش براى معاش زندگى مىروید، با همان نور به کار خود رنگ الهى مىدهید و دوباره هنگام ظهر به سمت خداوند مىروید تا خود را یک بار دیگر از لحاظ معنوى قوى کنید. با نماز خواندن یک نوع شادابى و نشاط معنوى پیدا مىکنید و دوباره به نیروى نماز به سمت کار مىروید، از کار خود خسته نمىشوید. بلکه از کار خود لذت مىبرید و با روحیهى بالا به سمت خانه مىروید و خود را آماده براى نماز مغرب و عشاء مىکنید. با رعایت کردن حق خدا و حق الناس و حق خود در میدان کار، در کنار خانواده و دوستان و فامیل لذت معنوى و دنیایى مىبرید. (2)
پی نوشته ها :
1- تأثیر نماز در کار، عباس عزیزى، ص 37.
2- تأثیر نماز در کار، عباس عزیزى، ص 38.
پاسخ دهید