تبلیغات

تاثیر نماز در کار

تاثیر نماز در کار

ارزش یک انسان به معنویت و عبادت اوست، در حدیثى رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: مسلمان بى‏ نماز بى‏ ارزش است. این حدیث، به ما مى‏ آموزد که نماز به انسان ارزش مى‏دهد و او را بالا مى‏ برد و به جایى مى‏ رساند که همه‏ ى مردم خواهان او هستند؛ چون که یک نمازگزار واقعى مورد اعتماد همه است، اهل خیانت نیست، نمازگزار اهل کار است، و مى‏ داند اگر مى‏ خواهد نماز او را به معراج ببرد، باید به کار اهتمام بورزد و از کار کم نگذارد و دزدى نکند، و با تلاش دنبال معاش زندگى براى اهل خانواده برود، با این دید تولید جامعه بالا مى‏ رود.

 

ذکر «بسم الله الرحمن الرحیم و صلوات» در محیط کار

در حدیثى امام حسن عسکرى علیه‏السلام مى‏فرماید: گفتن بسم الله یارى خواستن از خدا در همه‏ى کارهاست. (1) 

امام حسن مجتبى علیه‏السلام فرمود:

رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: هر کجا که باشید بر من صلوات بفرستید که صلوات شما به من مى‏رسد. (2)

ذکر در هنگام کار

ذکر خداست که دل‏ها را آرام، قلب‏ها را شفا، سینه‏ها را صیقل، دردها را درمان، روان‏ها را سلامت، و به عقل‏ها نورانیت مى‏بخشد.

امام صادق علیه‏السلام فرموده‏اند: در آن مکان که ذکر خدا گفته شود سه فایده وجود دارد:

1- برکتش فزون مى‏شود.

2- فرشتگان در آن درآیند.

3- شیاطین از آن دورى گزینند.

4- براى اهل آسمان بدرخشد، چنان که ستاره‏هاى فروزان براى اهل زمین مى‏درخشد.

حیف است چندین ساعت از روز که مشغول کار هستید از ذکر خدا غافل باشید؛ چه بخواهید و چه نخواهید ساعت کار تمام مى‏شود، پس چه زیباست که با ذکر خدا، هم ارزش خود و هم ارزش کار و تولید را بالا ببرید.

با این کار هم مال با برکت و هم عمر با برکت نصیب شما مى‏شود و راه سیر و سلوک را نیز پیدا مى‏کنید.

- ذکرهاى ایام هفته:

شنبه: یا رب العالمین؛ اى پروردگار جهانیان

یکشنبه: یا ذالجلال و الاکرام؛ اى صاحب جلال و اکرام

دوشنبه: یا قاضى الحاجات؛ اى برآرنده‏ى حاجات

سه‏شنبه: یا أرحم الراحمین؛ اى بخشنده‏ترین بخشندگان

چهارشنبه: یا حى یا قیوم؛ اى زنده، اى پاینده

پنج‏شنبه: لا اله الا الله الملک الحق المبین؛ نیست معبود حقى جز خداى پادشاه حق آشکار

جمعه: اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم

خدایا، رحمت فرست بر محمد و آل محمد و فرج آنها را زود برسان. (3)

پی نوشته ها :

1-ثواب بسم الله، ص 32.

2- ذکرهاى مستحبى، ص 125.

3- تأثیر نماز در کار، عباس عزیزى، ص 49-51.

 

 

 

 

 

نماز، کارستان است

اگر مردم جامعه‏اى؛ چنین پندارند که نماز کار نیست یا کارى زاینده و سودآور نیست و در نتیجه آن را از اول وقت آن به تأخیر افکنند و در اوقات فراغت خود بگزارند، در حق نماز ستم کرده‏اند.

نماز، خود نوعى کار است و مهم‏ترین کار است. هم کار قلبى است و هم کار قالبى، و هم زاینده و سودآور. اگر به فضائل، اسرار، حکمت‏ها و آثار نیکو و فراوان نماز توجه کنیم، مى‏فهمیم که نماز کارى بزرگ و سودمند است.

امر خطیرى که خداى تعالى، آن را در قرآن کریم، در صدر فهرست جاى داده است و بیشترین اهمیت و ارزش را براى آن قائل شده است. نه تنها قرآن درباره‏اش سفارش و تأکید بسیار کرده است که در اخبار و سیره‏ى پیغمبر اکرم و خاندانش، صلوات الله علیهم، نیز درباره‏اش سخن‏ها رفته است و ارائه الگو شده است. افزون بر این، تأثیر مثبت و سازنده‏ى آن را در تنظیم، اصلاح و تصحیح اعمال دیگر مشاهده مى‏کنیم؛ در مثل نماز انسان را به خلوص ورزى عادت مى‏دهد و به تعبیر امام صادق (علیه‏السلام) خانه و پایگاه اخلاص است و آن را به دیگر اعمال صادر مى‏کند و به همان نسبت از کار زشت باز مى‏دارد به کار نیک وامى‏دارد. چنین امرى چگونه کارى زاینده و سودآور شمرده نمى‏شود؟! نمازى که درس وقت‏شناسى و تنظیم امور زندگى مى‏دهد، چرا نباید در اول وقت خود خوانده شود؟! نماز نه تنها یک کار مهم است که کارستان است و مادر تمامى خلق و خوها و صفات و اعمال نیک مى‏باشد و دربردارنده‏ى خیر دنیا و آخرت است.

بى وجه نیست که در دوره‏ى شاه اردشیر بابکان، کتابى مشتمل بر حکمت و حقایق ایزدشناسى و خداپرستى مى‏نویسند و نام «کارستان» بر آن مى‏گذارند.

و بى‏جهت نیست که پیر ما گفت: «به نماز نگویید کار دارم، به کار بگویید، وقت نماز است».

به یاد دارم که در نیمروزى بانگ نماز شنیده مى‏شد و مرحوم آقا شیخ محمدرضا راشدى که گورش به باران رحمت حق عنبرآگین باد، هنوز چوبى را با تیشه‏اى مى‏تراشید و چون تیشه انگشت وى را خست، گفت: «بر کسى که به هنگام بانگ نماز، کار دیگرى کند، حق است که دستش به زیر تیشه رود».

امام على علیه‏السلام فرمودند:

«لَا یَتْرُکُ النَّاسُ شَیْئاً مِنْ أَمْرِ دِینِهِمْ لِاسْتِصْلَاحِ دُنْیَاهُمْ إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مَا هُوَ أَضَرُّ مِنْه‏؛ (1)

مردم چیزى از کار دینشان را براى بدست آوردن سود دنیاى خود از دست نمى‏دهند مگر آن که خدا چیزى را برایشان پیش مى‏آورد که زیانش بیش از آن سود است.»

پیشوایان و پیشینیان ما چنین بودند. پروردگارا! به ما نیز توفیق نماز اول وقت عطا فرما. (2)

پی نوشته ها :

1- نهج‏البلاغه، حکمت 103.

2- نمازشناسى، ج 1، حسن راشدى، ص 162-163.

 

 

 

مقدم داشتن نماز بر کار

کلام شهید رجایى چه قدر زیباست که فرمود: «به کار بگویید نماز دارم، به نماز نگویید کار دارم!» در این کلام دو نکته وجود دارد:

1- کار تمام شدنى نیست، اگر جلوى کار را نگیریم و فقط به فکر کار باشیم، در شبانه روز پیوسته باید کار کنیم، انسان همانطور که به فکر معاش خود است باید به فکر غذاى معنوى جسم خود نیز باشد. انسان وقتى صداى اذان را شنید باید دست از کار بکشد، سخن خدا را گوش کند، لبیک بگوید، با جرأت به هر کارى مشغول بود دست بکشد و به کار بگوید نماز دارم.

2- احترام به نماز بگذاریم، مقام نماز را حفظ کنیم، حرف خدا را نادیده نگیریم، ارزش نماز را پایین‏تر از کار قرار ندهیم. نماز هم در دنیا و هم در برزخ و هم در قیامت به درد انسان مى‏خورد و به فریاد انسان مى‏رسد، در سه عالم پناهگاه انسان است، ولى کار فقط در این دنیا کاربرد دارد و این نماز است که به کار ارزش مى‏دهد، نه کار به نماز. دل نماز را نشکنیم، وفادار به نماز باشیم.

نماز را دوست خوب خود بدانیم، و به دوست خود جفا نکنیم، و به دوست خود هنگام شنیدن صداى اذان نه نگوییم، به نماز نگوییم کار داریم، این نه گفتن را سعى کنیم از بین ببریم چون که شیطان به ما مى‏گوید به نماز نه بگوییم، شیطان هنگام فرارسیدن وقت نماز، ارزش کار را در برابر چشمان ما زینت مى‏دهد و کارى مى‏کند که ما به نماز بگوییم کار داریم.

عمل کردن به این سیره، تمرین و همت مى‏خواهد و ما مى‏توانیم معصومین علیهم‏السلام و علماى ربانى را الگوى خود قرار دهیم، آنها در حال جنگ و در حالى که مشغول مطالعه و کارهاى مهم بودند دست از کار کشیده، به سمت نماز رفتند. (1)

1- تأثیر نماز در کار، عباس عزیزى، ص 98-99.

 

 

 

 

 

رها کردن نماز و کار

نمازگزار وقتى وضو گرفت و مشغول نماز شد بدون دلیل نمى‏تواند نماز را بشکند و هر گاه دلش بخواهد نماز را رها کند اجازه ندارد، حتى زمانى که در نماز شک کرد راه حل‏هایى براى او بیان شده است.

این احکام به ما آموزش مى‏دهد که در همه‏ى امور، کارهایمان را با تمام وجود به اتمام برسانیم، نصفه و نیمه کارها را رها نکنیم و برویم و بعدا بیاییم سر کار، حالا هر شغلى باشد معلم سر کلاس، راننده در حین رانندگى، کارگر در کارها، شاگرد در بازار و...

اگر کسى این کار را بکند چند آفت دارد:

1- انگیزه‏ى او از کار گرفته مى‏شود.

2- باعث سست شدن دیگران مى‏شود.

3- تولید کاهش پیدا مى‏کند.

4- بى‏نظمى در کارخانه به وجود مى‏آید.

5- اقتصاد فلج مى‏شود.

6- جلوى رشد تولید را مى‏گیرد. (1)

1- تأثیر نماز در کار، عباس عزیزى، ص 96-97.

 

 

 

 

 

کار، بعد از نماز صبح

یکى از رموز موفقیت انسان‏ها چه در بعد مادى و چه در بعد معنوى سحرخیزى است. معمولا افرادى که اهتمام به صبح خیزى جهت انجام کار و تلاش دارند، افراد موفقى هستند.

امام صادق علیه‏السلام فرمودند:

«إِذَا غَدَوْتَ فِی حَاجَتِکَ بَعْدَ أَنْ تُصَلِّیَ الْغَدَاةَ بَعْدَ التَّشَهُّدِ فَقُلِ اللَّهُمَّ إِنِّی غَدَوْتُ أَلْتَمِسُ مِنْ فَضْلِکَ کَمَا أَمَرْتَنِی فَارْزُقْنِی مِنْ فَضْلِکَ رِزْقاً حَلَالًا طَیِّباً وَ أَعْطِنِی فِیمَا تَرْزُقُنِی الْعَافِیَةَ تَقُولُ ذَلِکَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ؛ (1)

زمانى که خواستى به طرف کار بروى، بعد از این که نماز صبح را به جاى آورده و تشهد را خواندى، بگو: خدایا، در صبح زود به طرف کار مى‏روم همانطور که دستور دادى و از فضل تو کمک و مدد مى‏جویم، پس از فضل خود به من روزى حلال و طیب عنایت فرما و در این روزی عافیت و صحت نصیب گردان. و این مطلب را سه دفعه تکرار نمایید.»

 

در حدیثى آمده است: روزى رسول خدا صلى الله علیه و آله با اصحابشان نشسته بودند، که نگاهشان به جوان نیرومندى افتاد که صبح زود به دنبال کار مى‏رفت، یاران پیامبر صلى الله علیه و آله گفتند: اى کاش جوانى و نیرویش در راه خدا بود.

پیامبر صلى الله علیه و آله این چنین اصحابشان را به ارزش کار و تلاش، واقف نمودند که: این را نگویید:

«ان کان یسعى على نفسه لیکفها عن المسألة و یغنیها عن الناس فهو فى سبیل الله؛ (2)

اگر این جوان براى رفع نیاز خود کار مى‏کند تا دست نیاز به سوى مردم دراز نکند و بى‏نیاز از مردم باشد پس او در راه خدا است.» (3)

پی نوشته ها :

1- بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏92، ص 293.

2- محجة البیضاء، ج 3، ص 140.

3- تأثیر نماز در کار، عباس عزیزى، ص 89-92.

 

 

 

 

 

 

 

نماز و کار مانع فحشاء و منکر

کار انسان را از فحشا و منکر بازمى‏دارد امروزه به اثبات رسیده است که بیکارى از مهم‏ترین عوامل جرم و جنایت و انواع مفاسد فردى خانوادگى و اجتماعى به حساب مى‏آید.

اگر جوانى مشغول کار باشد دیگر فرصت ندارد دنبال فحشا و منکرات برود، شأن یک کارگر و خستگى کار به او اجازه نمى‏دهد که به سمت منکرات برود. ذکر خداوند بعد از نماز و به یاد او بودن سبب مى‏شود نمازگزار در محیط کار (بعد از نماز) به کار ناشایست دست نزند.

امروز کارگران عزیز با نماز و کار و تلاش مى‏توانند در محیط کار با آرامش معنوى، روند تولید را بالا ببرند و روند اقتصاد سالم را در جامعه نشر دهند.

در سوره‏ى معارج به سه نمونه از رذایل اخلاقى در وجود انسان‏ها اشاره شده: حرص، جزع، بخل.

«إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً وَ إِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً إِلَّا الْمُصَلِّین‏؛ (1)

انسان حریص و کم‏ طاقت آفریده شده است؛ هنگامى که بدى به او رسد بى‏تابى مى‏کند، و هنگامى که خوبى به او رسد مانع دیگران مى‏شود، مگر نمازگزاران.»

این هلوع بودن، جزوع بودن، بى‏ قرار بودن، مانع خیر بودن، خیر و برکات را براى خود خواستن، خیر را توسعه ندادن، شرح صدر نداشتن، جزع را تحمل نکردن، و خیر را براى دیگران طلب نکردن؛ اینها جزو رذایل اخلاقى است که هر بخشى براى خود آثار سوء آن بخش را دارد، بخشى مربوط به تورم و احتکار و گرانى، تطفیف و کم‏فروشى، و بخشى هم در مسائل سیاسى است که اگر یک حادثه‏ى تلخى پیش بیاید، به گروه‏هاى دیگر وابسته مى‏شود، جزع مى‏کند. بى‏صبرى نشان مى‏دهد. چنانچه همه‏ى اینها تحلیل گردد، تمامى رذایل اخلاقى و اجتماعى مانند آن، از آن استنباط مى‏شود. فرمود انسان طبیعتا این چنین است، گرچه فطرتا موحد است، فطرت انسان البته حق خواه و حق طلب است. پس طبع انسان در برابر شداید جزع مى‏کند و اگر خیرى به او رسید سعى مى‏کند انحصار طلب باشد (بخل بورزد) و به دیگران ندهد. این رذایل طبع انسان است و نه فطرت انسان. فطرت انسان بر توحید است، ولى طبیعت انسان بر پلیدى و رجس و آلودگى است. آنچه را که مربوط به فطرت است انبیاء احیاء مى‏کنند، و آنچه که مربوط به طبیعت است آلودگى است که باید آن را پاکسازى کرد. خلاصه، اگر رنج و شرى به انسان برسد جزع و بى‏تابى مى‏کند. صبر را از دست مى‏دهد و اگر خیرى به او برسد سعى مى‏کند که به دیگران نرساند و مناع خیر باشد.

اما نمازگزاران طبیعت را کوبیدند و فطرت را احیا کردند. خاصیت نماز احیاى فطرت است. نمازگزار کسى است که طبیعت سرکش را رام کند. نمازگزار در شداید جزع نمى‏کند و چنانچه خیرى به او رسید، منع نمى‏کند و به دیگران مى‏رساند. این رذایل اخلاقى که در جنبه‏ى طبیعى هر انسانى مشهود است، تنها عامل تنزیه و تطهیرش، همان نماز است: «... إلّا المُصلّین». استثناء از انسان هلوع است، و اگر از میان همه‏ى امتیازات مؤمنینى که در آیات بعد ذکر مى‏شود، نماز را اختصاص به ذکر داد، براى این بود که شرافت نماز را رسانیده و بفهماند که نماز مهم‏ترین اعمال است.

علاوه بر اینکه نماز اثر روشنى در دفع رذیله‏ى هلع مذموم دارد، چون در آیه‏ى «إنّ الصّلوة تَنهى عَنِ الفَحشاء و المُنکَر» (2) نماز را بازدارنده از هر فحشاء و منکر دانسته و طبعا نمازگزاران از این رذایل محفوظند، و معلوم مى‏شود نماز است که انسان را از این رذایل محفوظ و تطهیر مى‏کند.

بنابراین تطهیر انسان از همین نماز خواهد بود، زیرا نماز بسیارى از فضایل را براى انسان تحصیل و بسیارى از رذایل را برطرف مى‏کند.

امیرالمؤمنین علیه‏السلام در «نهج‏البلاغه» از رسول‏الله صلى الله علیه و آله نقل فرموده است که آن حضرت فرمود: «من در تعجبم از کسى که چشمه‏اى بر درب منزل اوست و شبانه روزى پنج بار در آن چشمه شست و شو مى‏کند، با این وجود آلوده است.»

نماز کوثرى است که انسان را تطهیر مى‏کند. قهرا اگر ما از نماز این طهارت را در خود احساس نکردیم، باید بپذیریم که آن نماز واقعى را نخوانده‏ایم. ممکن است نمازمان صحیح باشد، لیکن مقبول نیست، زیرا آن نمازى مقبول است که روح انسان را تطهیر کند و با انسان سخن گوید و او را مژده دهد.

نمازگزار از هر چیزى که مانع کمال نماز مى‏شود، باید اجتناب ورزد، و نفس خود را از آن تطهیر کند. اگر نمازگزار چندین نماز بخواند، ولى این موانع را نتواند براندازد، از نماز خود لذت نمى‏برد و نماز خود را ضایع مى‏کند.

در این مورد حضرت امام قدس سره مى‏فرماید:

«سزاوار است نمازگزار کوشش کند که موانع قبول (کمال) تمام را از خودش دور نماید، مانند خودپسندى، حسد، تکبر، غیبت، و ندادن زکات و سایر حقوق واجب که مانع قبول (کمال) نماز مى‏باشند.» (3)

صاحب عروة الوثقى رحمه الله مى‏فرماید: «لازم است نمازگزار از همه‏ى گناهان دورى کند، زیرا خداوند در قرآن مى‏فرماید:

«إِنَّما یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ؛

همانا خداوند از افراد پرهیزگار مى‏پذیرد.»

 

نماز و کار مانع گناهان

کار هم گناهان انسان را از بین مى‏برد، کارگرى که خالصانه در طول روز زحمت مى‏کشد و عرق مى‏ریزد، همین عرق کار گناهان او را پاک مى‏کند؛ چونکه خداوند به کارگر زحمت‏کش توجه خاص دارد و دوست ندارد از بندگان خود که تلاش مى‏کنند و عرق مى‏ریزند گناه همراه آنها باشد، خداوند ستار العیوب است، روز قیامت گناهان بندگانش را حتى به پیامبراش هم نشان نمى‏دهد. خداوند دوست دارد همه بهشتى شوند.

 

ارزش کار در قیامت

قطب راوندى در دعوات از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل نموده است:

«إِنَّهُ لَیَأْتِی عَلَى الرَّجُلِ مِنْکُمْ لَا یُکْتَبُ عَلَیْهِ سَیِّئَتُهُ وَ ذَلِکَ أَنَّهُ مُبْتَلًى بِهَمِّ الْمَعَاشِ؛ (4)

حضرت فرمودند: روز قیامت مردى از شما را که هیچ گناهى بر او نوشته نشده است مى‏آورند و آن به خاطر این است که در دنیا جهت کسب روزى حلال سختى کشیده است.»

 

 کار پوشاننده گناهان

در روایتى از پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلم نقل شده است که: بعضى از گناهان هستند که فقط رنج و سختى در جهت کسب مخارج زندگى آنها را از بین مى‏برد و سبب بخشیده شدنشان مى‏گردد.

«عن رسول‏الله صلى الله علیه و آله انه قال: إِنَّ مِنَ الذُّنُوبِ ذُنُوباً لَا یُکَفِّرُهَا صَلَاةٌ وَ لَا صَدَقَةٌ قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ ص فَمَا یُکَفِّرُهَا قَالَ الْهُمُومُ فِی طَلَبِ الْمَعِیشَةِ؛ (5)

از رسول خدا صلى الله علیه و آله روایت شده که آن حضرت فرمود: همانا در بین گناهان، گناهانى هستند که به وسیله‏ى نماز و روزه از بین نمى‏روند.

عرض شد: یا رسول‏الله، پس چه چیزى آن گناهان را پاک مى‏کند؟

حضرت صلى الله علیه و آله و سلم فرمودند: ناراحتى‏ها و سختى‏هایى که انسان در جهت کسب مخارج زندگى مى‏کشد.»

پی نوشته ها :

1- سوره‏ى معارج، آیات 19 تا 22.

2- سوره‏ مبارکه عنکبوت، آیه 45.

3- تحریر الوسیله، ج 1، ص 155.

4- بحار الأنوار (چاپ بیروت)، ج‏100، ص 12.

5- بحار الأنوار (چاپ بیروت)، ج‏70، ص 157.

 

 

 

 

 

 

با وضو بودن هنگام کار

گناهان انسان درونى و بیرونى است. گناهان بیرونى گناهانى هستند که به وسیله اعضاء و جوارح انسان انجام مى‏گیرد، از قبیل: چشم چرانى، غیبت، تهمت، شهادت به ناحق و تجاوز به حقوق دیگران و کم کار کردن، خسارت زدن، از آنجایى که این گناهان به وسیله‏ى اعضاء و جوارح ظاهرى انسان صورت مى‏گیرد؛ لذا نمازگزار براى اقامه‏ى نماز باید وضو بسازد.

شستن صورت به این معنا است که هر گناهى که با چشم و گوش و زبان مرتکب شده‏ایم را پاک سازیم.

شستن دست راست و چپ به خاطر این است که از گناهى که به وسیله‏ى دو دست انجام داده‏ایم (خسارت به کار) طلب بخشش نماییم.

مسح سر براى گناهان فکرى و مسح پا براى طلب مغفرت از گناهان قدمى است.

بنابراین نمازگزار به وسیله‏ى وضو پاک و مطهر مى‏شود و آنگاه دست نیاز به سوى خالق بى‏نیاز دراز مى‏کند.

کارگران عزیز چه اشکالى دارد با وضو وارد کارخانه شوید و در طول روز با وضو باشید، هم خودتان معطر مى‏شوید و هم فضاى کارخانه نورانى مى‏شود و آن تولید هر چیزى که باشد با ارزش و با برکت مى‏شود.

همیشه با وضو بودن سخت نیست.

وضو گرفتن زمانی زیادى نمى‏خواهد، اگر عادت کنید و همت کنید مرتب با وضو باشید ثواب فراوانى عاید شما مى‏شود.

با وضو بودن چند فایده دربر دارد:

1- نورانى مى‏شوید.

2- کار باارزش مى‏شود.

3- تولید با برکت مى‏شود.

4- در حال عبادت محسوب مى‏شوید.

5- ثواب براى شما نوشته مى‏شود.

6- مى‏توانید قرآن و ذکر بر زبان جارى کنید.

7- مانع شیطان مى‏شود.

8- مانع گناهان مى‏شود.

9- اگر با وضو از دنیا بروید، شهید محسوب مى‏شوید.

10- عمر با برکت مى‏شود. (1)

1- تأثیر نماز در کار، عباس عزیزى، ص 46-49.

 

 

 

 

 

 

تأثیر نماز صبح براى پیشرفت کار

وقتى یک کارگر نماز صبح را خواند و به محل کارش آمد خدا را به خاطر دارد و از کارش نمى‏زند و آن را با دقت کامل انجام مى‏دهد، این نماز انسان را پاک و سالم نگه مى‏دارد تا نماز ظهر و عصر قطعا این نماز به کارش زینت مى‏دهد، و هم کارش مقدس مى‏شود و هم حقوقش؛ ولى اگر نماز صبح را نخواند و به محل کار برود، هم به خودش و هم به خانواده‏ى خود و هم به کار ظلم نموده است. (1)

نماز صبح و کار

هر روز صبح که بیدار مى‏شوید قبل از آن که به کارى بپردازید، با بدنى پاک و پاکیزه نزد پروردگارتان حاضر مى‏شوید، نزد خداوند به بندگى خودتان اقرار مى‏کنید و از او یارى مى‏طلبید، و از لحاظ روحى خود را تقویت مى‏کنید، و با نماز به خود آرامش مى‏دهید، و با روحیه‏ى شاداب به سمت کار مى‏روید. با نور نماز به سمت تلاش براى معاش زندگى مى‏روید، با همان نور به کار خود رنگ الهى مى‏دهید و دوباره هنگام ظهر به سمت خداوند مى‏روید تا خود را یک بار دیگر از لحاظ معنوى قوى کنید. با نماز خواندن یک نوع شادابى و نشاط معنوى پیدا مى‏کنید و دوباره به نیروى نماز به سمت کار مى‏روید، از کار خود خسته نمى‏شوید. بلکه از کار خود لذت مى‏برید و با روحیه‏ى بالا به سمت خانه مى‏روید و خود را آماده براى نماز مغرب و عشاء مى‏کنید. با رعایت کردن حق خدا و حق الناس و حق خود در میدان کار، در کنار خانواده و دوستان و فامیل لذت معنوى و دنیایى مى‏برید. (2)

پی نوشته ها :

1- تأثیر نماز در کار، عباس عزیزى، ص 37.

2- تأثیر نماز در کار، عباس عزیزى، ص 38.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پاسخ دهید

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...